# آندومتریوز زندگی میلیونها زن را تحتالشعاع قرار میدهد؛ دردهای پنهان و چالشهای درمانی و اجتماعی این بیماری مزمن
آندومتریوز، اختلالی مزمن و اغلب دردناک است که در آن بافتی مشابه بافت پوشاننده داخلی رحم (آندومتریوم)، در خارج از آن رشد میکند. این بافت مهاجر، که عمدتاً تخمدانها، لولههای فالوپ و بافت پوشاننده لگن را درگیر میکند، در هر دوره قاعدگی خونریزی کرده و منجر به دردهای شدید، چسبندگی و تشکیل کیست میشود. بر خلاف تصورات رایج، گسترش این بیماری به خارج از حفره لگن نادر است، اما دردهایی که ایجاد میکند، میتواند زندگی روزمره، شغلی و اجتماعی زنان را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.

آندومتریوز: دردی جانکاه که زندگی زنان را مختل میکند
روایت زنانی که با آندومتریوز دست و پنجه نرم میکنند، پر از رنجی است که اغلب درک نمیشود. سمیرا، ۳۶ ساله، تجربه دردهایی را دارد که او را تا مرز افتادن در خیابان پیش میبرد و نیازمند تزریق مسکن در اورژانس است. او این درد را نه یک درد پریود معمولی، بلکه حسی شبیه به “انفجار درونی” توصیف میکند که توان حرکت را از او میگیرد. سونیا، ۳۹ ساله، نیز روایت مشابهی دارد؛ دردهایی که او را ماهبهماه راهی بیمارستان میکرده و منجر به خونریزیهای شدید میشده است. لیلا، ۳۳ ساله، شدت درد آندومتریوز خود را “۱۰۰ از ۱۰۰” میخواند و حتی یادآوری آن را آزاردهنده میداند.
این دردهای طاقتفرسا نه تنها توان جسمی، بلکه سلامت روان زنان را نیز هدف قرار میدهد. ترس از شروع هر دوره قاعدگی، استرس مداوم از مواجهه با درد در محیط کار یا اجتماع و ناتوانی در توضیح عمق رنج به اطرافیان، لایههای جدیدی از فشار را بر این بیماران وارد میکند. بسیاری از زنان مبتلا به آندومتریوز، مانند سمیرا و سونیا، از خستگی مفرط، کرختی و کمبود انرژی مزمن رنج میبرند که حتی با کنترل بیماری نیز همراهشان است.
تشخیص دیرهنگام آندومتریوز و تصورات غلط رایج
یکی از بزرگترین چالشهای بیماران آندومتریوز، تشخیص دیرهنگام آن است. درد شدید قاعدگی در باور عمومی جامعه، پدیدهای طبیعی تلقی میشود و بسیاری از زنان، سالها با این تصور غلط زندگی میکنند که این رنج، جزئی از تجربه زنانه است. همین تصور، مانع از مراجعه به موقع به پزشک میشود و بیماری فرصت پیشروی پیدا میکند. سمیرا سه سال با این فکر که دردهایش تنها نسخه شدیدتری از پریود طبیعی است، زندگی کرد تا اینکه دیگر تحملش به سر آمد.
نازنین نیز نمونهای از تشخیصهای نادرست است. او که با دردهای لگنی و درد هنگام مقاربت به پزشک مراجعه کرده بود، ابتدا با تشخیص “کیست تخمدان” و تجویز داروهای ناکارآمد مواجه شد که تنها عوارضی چون افزایش وزن و حالت تهوع برایش به ارمغان آورد. در نهایت، مراجعه به یک متخصص دیگر، پرده از ابتلایش به آندومتریوز برداشت. این تجربیات نشان میدهد که نه تنها آگاهی عمومی، بلکه شناخت و تخصص برخی از پزشکان در زمینه تشخیص دقیق آندومتریوز نیز نیازمند ارتقا است. دکتر سعید البرزی، رئیس انجمن آندومتریوز ایران، تأکید میکند که قبلاً این بیماری مختص کشورهای غربی تصور میشد، اما اکنون مشخص شده که در تمام کشورها شایع است و عدم گزارش آن ناشی از کمبود متخصص تشخیصدهنده است.
آندومتریوز؛ چالشهای درمانی و باورهای نادرست
آندومتریوز یک بیماری جهانی است که بر اساس آمارها، حدود ۱۰ درصد از زنان در سنین باروری (حدود ۲۰۰ میلیون زن در سراسر جهان) را درگیر میکند. شیوع آن در میان زنان نابارور به ۳۵ تا ۵۰ درصد و در میان کسانی که دردهای مزمن لگنی دارند، تا ۵۰ درصد میرسد. برخلاف باورهای قدیمی، این بیماری تنها به “کیست شکلاتی” محدود نمیشود و میتواند رفتاری تهاجمی داشته باشد و علاوه بر تخمدانها، رودهها، مجاری ادراری و حتی در موارد نادر، ارگانهای غیرتناسلی مانند مخاط بینی و چشم را نیز درگیر کند.
نکات مهم در مورد درمان و کنترل آندومتریوز:
درمان قطعی ندارد، اما مهار میشود: دکتر البرزی اشاره میکند که جراحیهای آندومتریوز پیچیده هستند و نیاز به تخصص بالا دارند، اما مهمتر اینکه، این جراحیها لزوماً درمان قطعی نیستند و شانس بازگشت بیماری بالاست. او تاکید میکند که ۸۰ تا ۹۰ درصد موارد آندومتریوز میتواند با دارو مهار و کنترل شود.
نقص در دانش پزشکی: بسیاری از متخصصان زنان، نه تنها در ایران بلکه در سایر کشورها، آشنایی کافی با درمانهای نوین آندومتریوز ندارند و گاهی جراحیهایی را توصیه میکنند که ضرورتی ندارد.
هزینههای گزاف درمان: علاوه بر رنج بیماری، هزینههای بالای داروها و آزمایشها نیز بار سنگینی بر دوش بیماران میگذارد. سمیرا سالانه ۲۱ میلیون تومان صرف داروهای خارجی میکند، در حالی که لیلا برای هر سونوگرافی تخصصی آندومتریوز ۸ میلیون تومان میپردازد و مجبور است از شهرستان به یکی از سه مرکز تخصصی تهران مراجعه کند.
آندومتریوز میتواند با علائم گوناگونی فراتر از درد قاعدگی خود را نشان دهد:
نفخ و یبوست مزمن
سندرم روده تحریکپذیر (که در ۲۵ درصد موارد، ریشهای آندومتریوزی دارد)
لکهبینیهای غیرطبیعی
خستگی مفرط و کاهش انرژی
در موارد نادر، نارسایی کلیه
آندومتریوز: فراتر از درد جسمی، رنج اجتماعی و اقتصادی
بعد اجتماعی آندومتریوز به همان اندازه بعد جسمی آن اهمیت دارد. شیرین احمدنیا، دانشیار جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی، دلیل درک نشدن دردهای زنان را تابو بودن بدن زنانه و ناآگاهی عمومی درباره فیزیولوژی و سلامت باروری زنان میداند. در این فرهنگ، دردهای قاعدگی یا بیماریهایی مانند آندومتریوز، به جای یک مسئله جسمی واقعی، نوعی “اغراق” یا “بهانهتراشی” تلقی میشود. این بیاعتنایی، زنان را با فشارهای روانی سنگینی مانند احساس بیاعتباری، اضطراب، افسردگی و گوشهگیری اجتماعی مواجه میکند.
این درک نشدن، فرصتهای شغلی و اجتماعی زیادی را از زنان سلب میکند. بسیاری از زنان مجبور میشوند از موقعیتهای شغلی پرمسئولیت کنارهگیری کنند یا به دلیل غیبتهای مکرر ناشی از درد، با برچسب “کم تعهد” مواجه شوند. در محیط خانواده و روابط عاطفی نیز، عدم درک متقابل میتواند منجر به سوءتفاهمها و اتهاماتی مانند “سردی” یا “بیمیلی” شود که فشار مضاعفی بر زنان وارد میکند. این وضعیت، نابرابری جنسیتی را در عمل تشدید میکند، چرا که قوانین و عرفهای کاری اغلب بر اساس بدن مردانه طراحی شدهاند و حمایتهای ساختاری برای سلامت باروری زنان نادیده گرفته میشوند.
آندومتریوز و آینده؛ نیاز به آگاهی عمومی و حمایت ساختاری
همانطور که متخصصان تأکید میکنند، موارد ابتلا به آندومتریوز لزوماً افزایش نیافته، بلکه آگاهی عمومی و توانایی تشخیص این بیماری بالاتر رفته است. این امر، نیاز به آموزش جامع و فراگیر را برای هر دو گروه متخصصان زنان و مردم عادی دوچندان میکند تا بتوانند دردهای لگنی را جدی گرفته و به موقع برای تشخیص و درمان آندومتریوز مراجعه کنند. اقداماتی مانند غربالگری دختران دبیرستانی که توسط انجمن آندومتریوز در شیراز آغاز شده، گامهای مهمی در این راستا هستند.
برای بهبود وضعیت زنان مبتلا به آندومتریوز، نیاز به اقدامات چندجانبه است:
افزایش آگاهی عمومی: آموزش زنان و جامعه در مورد دردهای غیرطبیعی قاعدگی و علائم آندومتریوز.
ارتقای دانش پزشکی: آموزش مستمر متخصصان زنان برای تشخیص زودهنگام و درمان صحیح آندومتریوز با تمرکز بر روشهای دارویی و جراحیهای تخصصی و ضروری.
حمایتهای ساختاری: تدوین سیاستها و قوانین حمایتی در محیطهای کاری و اجتماعی که رنجهای مرتبط با سلامت باروری زنان را به رسمیت بشناسد و مرخصیهای لازم را فراهم آورد.
کاهش هزینههای درمان: دسترسی آسان و مقرونبهصرفه به داروها و خدمات تشخیصی تخصصی برای آندومتریوز.
درک این واقعیت که “درد هم نوعی تجربه انسانی و اجتماعی است” و نه تنها یک مسئله زیستی، بلکه پدیدهای فرهنگی، اجتماعی و جنسیتی است، نخستین گام برای ساخت جامعهای برابرتر و انسانیتر خواهد بود که در آن زنان با درد و بیتوجهی مضاعف مواجه نشوند.
